تحلیل تکنیکال: آچار فرانسه‌ای برای باز کردن قفل بازارها

اصول اولیه تحلیل تکنیکال

سرفصل‌های این مقاله

هدف هر معامله‌گر و سرمایه‌گذار از تحلیل نمودارها، پیشبینی قیمت آینده بازار و کسب سود است. دو روش عمده برای رسیدن به این هدف، استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است. هر کدام از این دو روش مزایا و معایب مخصوص به خود را دارد. تمرکز این مقاله بر روی تحلیل تکنیکال است. تحلیل تکنیکال به صورت گسترده توسط افراد و موسسات مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما برای استفاده از آن، دانستن اصول اولیه تحلیل تکنیکال ضروری است. در ادامه از سایت آکادمی مالی آتِس درباره اصول اولیه تحلیل تکنیکال ارائه می‌کنیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟

عموم افراد بر این باورند که بازار بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود و فرد فعال در بازارهای مالی می‌تواند با بررسی حرکات قیمت و بررسی عرضه و تقاضایی که برای یک کالای خاص وجود دارد، ارزش آینده آن کالا را پیشبینی کند. به طور کلی، تحلیل تکنیکال بر همین ایده استوار است. تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند هر آنچه برای پیشبینی آینده بازار مورد نیاز است، در نمودار قیمت وجود دارد. بسیاری از تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند قیمت‌ها و عملکرد آینده بازار متاثر از گذشته بازار است و بنابراین با بدست آوردن یک درک درست از گذشته بازار می‌توان آینده را پیشبینی کرد.

با وجود این، بررسی‌ها و تحقیقات بسیاری که در حوزه‌های مالی و علوم مشابه انجام شده است نشان می‌دهد که گذشته لزوما نشان دهنده آینده بازار نیست. بنابراین تحلیل‌گران و به خصوص معامله‌گرانی که سرمایه خود را وارد بازار می‌کنند، باید به این نکته توجه داشته باشند که بازار بر عدم قطعیت استوار است و حتی دقیق‌ترین تحلیل‌ها هم ممکن است به غلط قیمت آینده را پیشبینی کند.

اما چگونه می‌توان آینده بازار را به گذشته آن گره زد قیمت یک کالا را پیشبینی کرد؟ تحلیل تکنیکال یک روش کارآمد است که به بررسی قیمت، حجم معاملات و در بعضی موارد زمان می‌پردازد. تحلیل‌گر تکنیکال باید به اصولی پایبند باشد تا بتواند به درستی از این روش استفاده کند. این اصول در واقع امر، مهارت‌هایی در نحوه استفاده از ابزارهای تحلیل است.

اصول اولیه تحلیل تکنیکال

ابزارهای تحلیل تکنیکال

پس از اینکه چارلز داو در اواخر قرن ۱۹ تحلیل تکنیکال را معرفی کرد، تا به امروز این علم پیشرفت‌های فراوانی کرده است. تحلیل تکنیکال بر اساس الگوها و ابزارهای مختلف انجام می‌شود. ابزارها به تحلیل‌گر کمک می‌کند روند بازار را شناسایی کند، جهت حرکت قیمت را پیشبینی کند، قدرت بازار را محاسبه کند و به میزان عرضه و تقاضا آگاه شود. در زیر به چند مورد از ابزارهای پایه تحلیل تکنیکال اشاره می‌کنیم.

  • میانگین متحرک (Moving Average): میانگین متحرک یکی از پایه‌ای‌ترین و در عین حال موثرترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است. میانگین متحرک یک خط منحنی بر روی نمودار است که میانگین حرکتی قیمت در یک بازه زمانی مشخص را نشان می‌دهد. تحلیل‌گر می‌تواند از بازه‌های زمانی مختلفی استفاده کند. بازه‌های زمانی ۵۰، ۱۰۰ و ۳۰۰ از رایج‌ترین بازه‌هایی است معامله‌گران و تحلیل‌گران تکنیکال از آن استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین حرکت قیمت در ۵۰ روز گذشته را نشان می‌دهد.
  • از میانگین متحرک برای اهداف مختلفی استفاده می‌شود. کاربرد عمومی آن برای تعیین جهت روند بازار است اما بعضی از معامله‌گران از آن به عنوان یک حمایت یا مقاومت نیز استفاده می‌کنند. ناحیه‌های حمایت و مقاومت را در ادامه بررسی خواهیم کرد.
  • شاخص قدرت نسبی (RSI): یکی از ابزارها یا اندیکاتورهای پر طرفدار تحلیل تکنیکال، شاخص قدرت نسبی است. این اندیکاتور سرعت و دامنه حرکت قیمت را اندازه‌گیری می‌کند و در یک بازه ۰ تا ۱۰۰ نمایش می‌دهد. شاخص قدرت نسبی یک خط منحنی است. زمانی که این منحنی در بالای خط ۷۰ قرار می‌گیرد نشان‌ دهنده بیش‌خرید است یعنی خریداران وارد بازار شده‌اند بازار را در دست گرفته‌اند. اگر منحنی شاخص قدرت نسبی مدت زمان نسبتا زیادی در بالای خط ۷۰ قرار داشته باشد، نشانه‌ای مبنی بر این است که قیمت در آینده افزایش پیدا خواهد کرد و به روند خود ادامه خواهد داد. این موضوع هنگامی که منحنی پایین خط ۳۰ قرار می‌گیرد وارونه است یعنی بازار نزولی است و قیمت کاهش پیدا خواهد کرد.
  • اندیکاتور شاخص نسبی در بازارهایی که در روند قرار دارند بسیار کاربرد دارد و تحلیل‌گران می‌توانند از آن در استراتژی معاملاتی خود استفاده کنند.
  • همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (MACD): اندیکاتور MACD بسیار پر کاربرد است و در سیستم‌های معاملاتی مختلف به روش‌های متفاوتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اندیکاتور روند و سرعت روند را اندازه‌گیری می‌کند و می‌تواند نقاط ورود برای خرید یا فروش را نشان دهد. به عنوان مثال، یک معامله‌گر می‌تواند هنگامی که MACD از خط صفر به سمت بالا حرکت کرد وارد معامله خرید شود و اگر به سمت پایین حرکت کرد معامله فروش باز کند.

سه اندیکاتوری که در بالا شرح آن رفت در میان تحلیل‌گران و معامله‌گران محبوبیت بالایی دارد. با وجود این، برای اینکه بتوانید از آنها در معاملات خود استفاده کنید باید به درک کاملی از اندیکاتورها دست پیدا کنید. افرادی که می‌خواهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند باید همواره اطلاعات خود را بروز کنند و درک کافی از ابزارهای پایه تحلیل تکنیکال داشته باشند.

اندیکاتورها تنها ابزار تحلیل تکنیکال نیست و بدست آوردن مهارت در آنها لزوما شما را به یک معامله‌گر یا تحلیل‌گر تکنیکال تبدیل نمی‌کند. همانطور که گفته شد، شما باید بتوانید سطوح حمایت و مقاومت را تشخیص دهید و علاوه بر آن، به الگوهای مختلفی که در نمودار شکل می‌گیرند آشنایی داشته باشید.

حمایت و مقاومت

از اصول اولیه تحلیل تکنیکال، ناحیه‌های حمایت و مقاومت است. اگر دقت کنید، ما در اینجا از واژه ناحیه استفاده کردیم. بعضی از تحلیل‌گران به اشتباه از خطوط حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند و مبتدیان را به اشتباه می‌اندازند. با کمی توجه به تعریفی که از حمایت و مقاومت می‌شود، می‌توان اشتباه آنها را مشاهده کرد.

حمایت‌ها و مقاومت‌ها مکانی هستند که در آن خریداران و فروشندگان به یک توافق در قیمت تقریبی دست پیدا می‌کنند. اگر خریداران قدرت بازار را در دست بگیرند و موفق شوند قیمت را از آنجا به سمت بالا حرکت دهند، آن ناحیه به یک حمایت تبدیل می‌شود و اگر در آینده قیمت به آن ناحیه باز گردد، به احتمال زیاد دوباره به سمت بالا حرکت خواهد کرد.

تعریف مقاومت وارونه حالت حمایت است. یعنی در آن ناحیه‌ای که خریداران و فروشندگان به یک توافق نسبی رسیده‌اند، اگر فروشندگان به خریداران غلبه کنند و قیمت را به سمت پایین هدایت کنند، آن ناحیه به یک مقاومت تبدیل می‌شود و در صورت بازگشت قیمت، فروشندگان به احتمال زیاد آن ناحیه را حفظ می‌کنند و قیمت را دوباره به سمت پایین حرکت می‌دهند.

البته نواحیه حمایت و مقاومت همیشگی نیست و معامله‌گر باید با استفاده از ابزارها و الگوهایی که در اختیار دارد تلاش کند حمایت‌ها و مقاومت‌هایی که اعتبار بیشتری دارند را شناسایی کند. بنابراین، تشخیص نواحی حمایت و مقاومت یکی دیگر از اصول اولیه تحلیل تکنیکال است که تحلیل‌گر باید در آن مهارت بدست آورد.

اصول اولیه تحلیل تکنیکال

الگوها

از جمله اصول اولیه تحلیل تکنیکال، شناسایی الگوها است. الگوها در طول سالیان توسط تحلیل‌گران شناسایی شده‌اند. الگوها در واقع تصویری است که حرکات قیمتی بر روی چارت ایجاد می‌کنند و بیانگر رفتار بازار است. یک الگوی مشخص، نشان دهنده ذهنیت معامله‌گران است. به عنوان مثال الگوی سر و شانه حاکی از آن است که موازنه عرضه و تقاضا در حال تغییر است و احتمال سقوط قیمت وجود دارد.

الگوی سر و شانه، سقف دو قلو، کف دو قلو، پرچم، مثلث و مستطیل از انواع الگوهایی هستند که ممکن است با آنها در بازار مواجه شوید. آشنایی و درک کافی از این الگوها به عنوان اصول اولیه تحلیل تکنیکال معرفی می‌شود و به معامله‌گران و تحلیل‌گران کمک می‌کند آینده قیمت بازار را پیشبینی کنند.

الگوها فقط به تصاویری که توسط قیمت و رفتار معامله‌گران بر روی نمودار شکل می‌گیرد خلاصه نمی‌شود. اگر برای نمایش قیمت از نمودار شمعی (کندل استیک) استفاده کنید، شکل کندل‌ها نیز معنای متفاوتی دارند. هر کندل نشان دهنده رفتار خاص معامله‌گران در یک بازه زمانی مشخص است. الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی، چکش، چکش وارونه و الگوی سه سرباز و تعداد انگشت شماری است از الگوهایی که کندل‌ها نشان می‌دهند. توانایی در خواندن کندل‌ها از اصول اولیه تحلیل تکنیکال است و شما به عنوان یک تحلیل‌گر باید توانایی تشخیص کندل‌ها از یکدیگر و معنای هر کدام از آنها را بدانید.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که بعضی از فعالان در حوزه تحلیل تکنیکال اعتقادی به الگوها ندارند و از نظر آنها چنین الگوهایی قابل اعتماد نیستند. آنها از ابزارها و روش‌های دیگری برای تحلیل بازار استفاده می‌کنند. تفاوت در دیدگاه‌ها نسبت به تحلیل تکنیکال باعث شده است روش‌های متنوعی توسط افراد مختلف معرفی شود و بعضی از این روش‌ها واقعا کاربردی هستند.

شما به عنوان یک معامله‌گر این آزادی را دارید که در میان روش‌های مختلف تحلیل، روشی را انتخاب کنید که با شخصیت شما سازگارتر است و با آن راحت‌تر ارتباط برقرار می‌کنید. هر چند روش‌ها در جزئیات با یکدیگر متفاوت هستند اما همه آنها به اصول مشترکی پایبند هستند. شما با درک اصول اولیه تحلیل تکنیکال می‌توانید پس از آن به انتخاب یک روش مناسب برای خود اقدام کنید.

نتیجه

تحلیل تکنیکال به عنوان یک روش موثر در تفسیر داده‌های بازار توسط معامله‌گران و تحلیل‌گران بازار سرمایه مورد استفاده قرار می‌گیرد. درک اصول اولیه تحلیل تکنیکال برای فعالان بازار ضروری است. این اصول پایه شامل شناسایی حمایت‌ها و مقاومت‌ها، تشخیص الگوهای قیمتی و کندل استیک‌ها و همچنین توانایی استفاده از ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال است. با کسب مهارت در اصول اولیه تحلیل تکنیکال و انتخاب یک سبک معاملاتی، شما می‌توانید به درک درستی از بازار دست پیدا کنید و تا حدودی رفتار قیمتی بازار در آینده را پیشبینی کنید. به خاطر داشته باشید که بازار سرمایه هیچ قطعیتی ندارد و بر پایه احتمالات و عدم‌تعین عمل می‌کند.

منابع

این مقاله را به دوستان خود پیشنهاد دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب بروز شده

کتاب معامله گر منضبط
استراتژی‌های کوتاه مدت در ترید ارز دیجیتال
اثبات اندوخته